اجازه ندادم کارت شناسایی‌ ام بدون حجاب باشد

خانم رکسانا الیزابت همسرعبدالکریم پاز رهبر شیعیان آرژانتین و خواهر شیخ سهیل اسعد مبلغ سرشناس آرژانتینی است که بعد از تشرف به اسلام نام معصومه را برخود نهاد. وی در سال ۱۹۶۶ میلادی در آرژانتین متولد شد اما اصالتاً لبنانی است؛ مسلمانی درکشوری با اکثریت مسیحی. برای همین در خیلی از امور با آنها مشارکت نمی‌کرد. مثلاً اگر در جشن‌ها غذای خوک یا مشروب می‌خوردند همراهی نمی‌کرد ولی او تنها درهمین حد اسلام را می‌شناخت. تصور می‌کرد نماز فقط قرائت سوره فاتحه است و حجاب هم نداشت تا اینکه با انقلاب اسلامی در ایران، آرژانتین هم متأثر از صدور انقلاب اسلامی ایران گردید. آن زمان رکسانا نوجوانی ۱۳ ساله بود که با حقیقت اسلام کم‌کم آشنا شد و رشد کرد. وی سه سال در رشته پزشکی تحصیل نمود. پس از ازدواج همراه همسرش عبدالکریم پاز به ایران آمد و حدود سه سال در جامعه الزهرا تحصیل نمود. سال ۱۹۹۳ به آرژانتین بازگشت و به عنوان مبلغ در مسجد التوحید مشغول تدریس و تبلیغ علوم دینی و قرآنی شد. وی در سال ۲۰۰۴ لیسانس جامعه‌شناسی را از دانشگاه بوینوس آیرس اخذ نمود و در گفت‌وگوهای متعدد رادیویی و تلویزیونی آرژانتین به منظور تبیین و اعتلای فرهنگ اسلام و قرآن شرکت داشت. به واسطه انجمن شهید ادواردو آنیلی با ایشان گپ وگفتی داشتیم .

چطور شد که با حقیقت اسلام شیعی آشنا شدید؟
 آرژانتین اولین کشور در امریکای لاتین بود که ایران آنجا مسجد بنا کرد. من وقتی شنیدم روحانی شیعه دارد تازه با شیعه آشنا شدم. قبل از آن با فرق شیعه و سنی آشنایی نداشتم. جشن‌های دینی ما را وهابیون برگزار می‌کردند. تنها کتاب اسلامی ما قرآن بود که فقط برای احترام یا مراسم مرگ و میر از قرآن استفاده می‌کردیم ولی بعد از مدتی ترجمه اسپانیایی قرآن برای ما هم آورده شد. خیلی عطش داشتم درباره اسلام بیشتر بدانم تنها خدا و پیامبر را می‌شناختیم. چیزی از اهل بیت نمی‌دانستیم. درباره حجاب مجلات غربی مطالبی نوشته بودند که در اسلام به زن ظلم می‌شود. تنها درهمین حد از حجاب شناخت داشتم، به همین خاطر در جست‌وجوی هویت دینی خودم بودم. بعد از خواندن چند کتاب و شرکت در سخنرانی‌ها و دیدن مدیر زنان مسلمان ایرانی که به آرژانتین آمده بودند شناختم نسبت به اسلام بیشتر شد. آن زمان به دستور امام خمینی زنان هم تحصیلات داشتند و چون در آرژانتین کنکور نبود ایرانیان راحت‌تر می‌توانستند برای تحصیل بیایند. من تعجب می‌کردم چطور زنانی برای تحصیل آمده‌اند؛ درحالی که زنان در آرژانتین چنین موقعیتی نداشتند ولی زنان ایرانی به دلیل وظیفه ملی و دینی تحصیلات عالی می‌آموختند و با حجاب فعالیت علمی و اجتماعی داشتند. این با آموزه‌های قبلی من تناقض داشت. به تدریج درباره این مسئله تحقیق کرده و به دنبال آن نماز و حجابم را درست کردم. شنیدم درایران می‌توان به حوزه رفت تا دروس دینی خواند ولی پدرم اجازه نمی‌داد و می‌گفت برای چه می‌خواهی به ایران بروی؟ آن زمان ۱۷سال داشتم.

شما خواهر شیخ سهیل اسعد هستید. کدام یک از شما روی هم تأثیرگذار بودید؟
خب من از سهیل بزرگ‌ترم هروقت می‌خواستم به مسجد یا سخنرانی بروم برای اینکه تنها نباشم با او می‌رفتم.

چه زمانی با شیخ عبدالکریم پاز آشنا شدید؟
در سال ۱۹۸۳ که مسجد توحید تشکیل شد از اولین طلاب، آقای کریم پاز بود. برای من ایشان مهم بود چون خودم ازیک خانواده مسلمان بودم اما نماز نمی‌خواندم وحجاب هم نداشتم ولی می‌دیدم آقای پاز از خانواده‌ای مسیحی است که مسلمان شده و همه چیز را رعایت می‌کند. آن زمان درس فلسفه می‌خواند. در مسجد توحید هم امام جماعت بود و هم تبلیغ می‌کرد. آقای پاز اولین طلبه آرژانتینی درسال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ در مسجد توحید بود و بعد راهی ایران شد. وقتی برگشت من هم طلبه مسجد توحید بودم و با هم ازدواج کردیم. به ایران آمدیم و می‌خواستیم بمانیم، ولی آرژانتین بیشتر به ما احتیاج داشت. ایشان مدیریت مسجد توحید را دراختیار داشت. آقای پاز غیر از آرژانتین درکشورهای شیلی، کلمبیا، کاستاریکا و… کار تبلیغی می‌کرد ولی چون سه دختر داریم احساس کردیم آنجا شرایط برای زندگی مناسب نیست. می‌خواستیم دخترهایمان را در محیط اسلامی بزرگ کنیم برای همین به ایران آمدیم البته هرسال برای تبلیغ سه تاچهار ماه به آرژانتین می‌رویم.

غیر از تبلیغ اسلام چه فعالیت‌هایی دارید؟
زمان انفجار مرکز یهودیان، ۹۰ یهودی کشته شدند که گفتند کار ایرانی‌ها بوده و بمب را درمسجد توحید ساخته‌اند. این مسئله رابطه ایران و آرژانتین را دچار مشکل کرد و ما مجبورشدیم بمانیم و فعالیت تبلیغی داشته باشیم. در کنار آن مؤسسه‌ای برای زنان به نام «اما» ساختیم. همچنین کمیته امداد و مؤسسه‌ای برای اتحاد زنان راه اندازی کردیم. در کمیته امداد غذا برای نیازمندان می‌پزیم فرقی هم نمی‌کند مسلمان یا غیرمسلمان باشد. یک مؤسسه خیریه عمومی داریم. از طریق دانشگاه و مراکز مختلف هم برنامه‌های تبلیغی و سخنرانی دارم. علاوه براین مسئولیت سازمان زنان مسلمان در آرژانتین OA، مسئولیت بخش زنان روزنامه موذن، مسئولیت کمیته اسلامی امدادهای اجتماعی AIAS و مسئولیت انستیتوی آرژانتین فرهنگ اسلامی را هم برعهده دارم.

خاطراتی از مسلمان شده‌های آرژانتینی دارید؟
بله خیلی زیاد. مثلاً خانم دخترش مسلمان شده بود برای طلبگی می‌خواست به ایران بیاید ولی مادرش نگران او بود به‌قدری که در ماه رمضان به دخترش گفت می‌شود من به جای تو روزه بگیرم تا اذیت نشوی. دخترش به او گفت شما مسلمان نیستی ولی بعدها که دختر برگشت مادرش مراقبش بود همه جا همراهش می‌رفت درمسجد توحید هم با او بود همین همراهی باعث شد تا با اسلام آشنا شود و خودش هم مسلمان گردد خیلی‌ها اینطور بودند و مسلمان شدند. ما وب‌سایتی داریم که در جذب افراد به اسلام مؤثر است. یک بار هم خانمی که از رادیو اذان شنیده بود تعجب کرده‌ بود این صدای عجیب چیست به رادیو زنگ زده و سؤال کرده بود که به او گفته بودند ما مسلمانیم و این اذان برای نماز است. این خانم بلافاصله به مسجد توحید آمده و با مطالعه بیشتر مسلمان شده بود.

خاطره‌ای از خودتان برایمان بگویید.
 یادم است وقتی می‌خواستم لیسانس بگیرم برای کارت از ما خواستند عکس بدون حجاب بگیریم من قبول نکردم دوباره رفتم تا تجدید کنم ولی بازعکس بدون حجاب خواستند که برایم مشکل‌ساز شد و نخواستند هویت اسلامی من را قبول کنند. ناراحت شدم گفتم بدون حجاب عکس نمی‌گیرم، من مسلمانم وآزادی ادیان در آرژانتین وجود دارد و این حق من است. برای مسئولان نامه نوشتم. رهبران ادیان دیگر ناراحت شدند و قضیه را دنبال کردند. آن زمان در روزنامه‌های آرژانتین ماجرا چاپ شد و به گوش وزیر کشور رسید. خدا را شکر قضیه به صورت قانون درآمد که زن مسلمان می‌تواند کارت شناسایی با حجاب داشته باشد.

زنان اسپانیایی مسلمانی که به ایران آمده‌اند عمدتاً چه مشکلاتی دارند؟
بیشتر مشکلشان زبان است. وقتی می‌آیند اگر مجرد باشند چون دور از خانه و در یک فرهنگ دیگر اقامت کردند، برایشان سخت است اگر هم متأهل هستند که مشکلات دیگری دارند. به نظرم باید برنامه‌های درسی آنها به جای هر روز، سه روز در هفته باشد. ما خودمان تجربه داریم اینطور راحت‌تر هستند و بیشتر به خانه و همسرشان می‌رسند و درس هم می‌خوانند.

جمعیت شیعیان آرژانتین چقدر است؟
 شیعیان در اقلیت و پراکنده هستند، البته علویان هم در آرژانتین حضور دارند و با شیعیان همکاری می‌کنند اما در کل تعداد شیعیان ۵۰۰هزار نفر است و تعداد مسلمانان یک میلیون. اکثر این تعداد هم مهاجرانی از سوریه و لبنان هستند. آنجا شیعیان مظلومند.

توصیه شما برای تبلیغ اسلام چیست؟
اگر افرادی می‌خواهند کار تبلیغ دین اسلام را انجام دهند باید ببینند چه نوع و برای کجا می‌خواهند. اگر سخنرانی است با چه مرکزی است چه نوع گروهی مستمع هستند همه این امور را باید در نظر بگیرند. اگرمن فقط در مسجد باشم کافی نیست باید درجلسات دعای کمیل و خیریه هم فعالیت کنم. اینها نیاز به تجربه دارد. خدا هم کمک می‌کند که در چه مسیری باشیم.

کسانی هستند که کلاس‌های زبان خارجی می‌روند، به عنوان یک غیرایرانی مسلمان برای آنها چه توصیه‌ای دارید؟
اگر به منظور تبلیغ اسلام زبان خارجی یاد می‌گیرند باید با افتخار و تلاش زیاد آن را دنبال کنند چون آموزش زبانی که همراه با دین و انگیزه دینی باشد مؤثر است اما باید دید به چه قصدی آموزش می‌بینند اینکه هدایتگر باشند یا متأثر از فرهنگ غربی گمراه شوند زیرا در کنار زبان‌آموزی فرهنگ غربی هم انتقال داده می‌شود.