

بدیهیست الزام حجاب در جامعهی ما نیز بر اساس قانون است و نه اجبار…
خستین کرسی آزاد اندیشی با موضوع حجاب اجباری با حضور طلاب و فضلای حوزه چهارشنبه ششم خردادماه ۹۴ از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در چهار راه شهدا، خیابان معلم، ساختمان شماره دو دفتر تبلیغات اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم برگزار شد. در این نشست علمی، حجتالاسلام محمدرضا زائری، مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه و مؤلف کتاب «حجاب بیحجاب»، حجتالاسلام مرتضی وافی، عضو شورای مسجد مقدس جمکران و محمد آقاسی، مدیر مرکز نظر سنجی جهاد دانشگاهی، به طرح نظرات خود برداختند.
به گزارش پایگاه خبری حجاب به نقل از بولتن، در این نشست تخصصی صحبتهایی پیرامون حجاب در ایران شده است که جای تامل دارد. این تامل وقتی بیشتر میشود که گویندهی آن، شخص حجتالاسلام محمدرضا زائری است. وی در بخشی از صحبتهایش به مقولهی حجاب اجباری در ایران پرداخته و وجود آن را به عنوان یکی از اشتباهات انجام گرفته در جمهوری اسلامی بیان کرده است.
در نقد این مقوله باید اول به عنوان این کرسی آزاداندیشی پرداخت و باید پرسید آیا در ایران واقعا حجاب یک امر اجباریست یا قانونی؟ زیرا همانطور که مستحضرید، در معنی و نیات ثانویه، کاملا بین قانونی اعلام کردن یک مقوله با اجباری کردن آن تفاوت فاحشی دارد. این درست است که وقتی مقولهای قانونی میشود، قهراً انجام آن اجباریست، اما اینکه در فضای رسانهای اعلام کنیم که میخواهیم حضور حجاب در ایران را که اجباریست، بررسی کنیم، سیگنالی به مخاطب انتقال میدهد که گویی بر اساس نوعی دیکتاتوری دینی، مردم ایران که انگار هیچ نسبتی با اسلام و حجاب ندارند، ناخواسته مجبور به رعایت حجاب هستند. در حالی که حقیقتا چنین چیزی نیست و در ادامه به آن میپردازیم.
اما گذشته از بحث اسمی و موضوعی کرسی فوق، مطلبی که به نقل از حجتالاسلام محمدرضا زائری در این نشست بیان شده جای درنگ فراوان دارد. اینکه حجاب بانوان ایرانی در مجامع عمومی را از سر اجبار بیان کرده و آنرا به عنوان یکی از اشتباهات جمهوری اسلامی اعلام کنیم، بیان شازیست که نمیتوان به همین راحتی از آن گذشت. زیرا این گفتار همان گفتاریست که بارها از زبان رسانههای ضدانقلاب به گوش رسیده و حالا شنیدن آن زبان خودیها، چندان خوشایند به نظر نمیرسد.
البته به نظر میرسد پایهی این اشباه بزرگ، در زوری دانستن و نه قانونی دانستن حجاب در عرصهی عمومی جامعهی ایرانیست. حتما مخاطب محترم فرق اساسی بین اجباری دانستن حجاب با قانونی دانستن آنرا درک میکند. وقتی میگوییم حجاب اجباریست، یعنی عموم مردم با آن اعتقادی نداشته و حکومت، به ضرب و زور دارد آنرا در جامعه پیادهسازی میکند. ولی در مقابل، وقتی گفته میشود حجاب قانونیست یعنی الزام به رعایت آن از دل خواست عموم جامعه استخراج شده و برپایهی اقناع و اتقان و تمایل است.
بدیهیست الزام حجاب در جامعهی ما نیز بر اساس قانون است – با همان تعریفی که در بالا آمده – و نه اجبار. صحت این امر را نیز با رجوع به روند قانون نویسی در ابتدای دوران جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دید. هرچند معتقدیم که این قانون باید در ادامهی حیات خود با کارهای فرهنگی، پایههای اقناعسازی خود را حفظ میکرد و به علت عدم کار فرهنگی مناسب در این زمینه، کمی از وجه اقناعگرایانهی قانون حجاب کاسته شده است، اما این اصلا بدان معنا نیست که ادعا کنیم امروزه دیگر کسی حجاب را خودخواسته نمیخواهد و بدین ترتیب، قانون حجاب تصویب شده در اول انقلاب، مقبولیت و مشروعیت خود را از دست داده و تبدیل به حرف زور شده است.
گواه این مسئله نیز میلیونها بانوی محجبهایست که با حفظ حجاب خود بدون حضور نیروی قهریه در مراکزی که اصلا تحت کنترل حکومت نیست، التزام خود به حجاب اسلامی را اثبات کرده (مثل جمعهای خانوادگی) و یا هزاران بانوی ایرانی که حتی در خارج از مرزهای ایران، حجاب اسلامی خویش را حفظ میکنند.
اما برسیم به این ادعا که قانون حجاب، از اشباهات جمهوری اسلامی بود. به نظر میرسد بهترین پاسخ برای شفافسازی این ابهام را بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) بیان فرمودهاند. در همین رابطه نظر شما را به دو مصاحبه از ایشان در پیش از پیروزی انقلاب جلب میکنیم که حضرت امام صراحتا در این رابطه اظهار نظر میفرمایند.
مصاحبۀ اول (۳ بهمن ۱۳۵۷)
یکى از خبرنگاران زن: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفته اید، این نشان دهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقى است؛ اگرچه دیگران سعى کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر مىکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلًا چیزى روى سر داشته باشند یا نه؟
امام خمینی: اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام! شما آمده اید اینجا و من نمىدانستم که شما مىخواهید بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقى است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقى است. مترقى هم به این معنى نیست که بعضى زنها یا مردهاى ما خیال کردهاند. ترقى به کمالات انسانى و نفسانى است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند. و اینها ترقیاتى است که براى شما درست کردهاند و شما را به عقب راندهاند؛ و باید بعداً جبران کنیم. شما آزادید در کارهاى صحیح. در دانشگاه بروید و هر کارى را که صحیح است بکنید؛ و همه ملت در این زمینهها آزادند. اما اگر بخواهند کارى خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت.- خلاف ملیت- بکنند، جلوگیرى مىشود؛ و این، دلیل بر مترقى بودن است. (صحیفه امام، ج۵، ص۵۲۱-۵۲۰)
مصاحبه دوم ( ۷ بهمن ۱۳۵۷)
خبرنگار فرانسوی: برخى از رسوم اسلامى مانند حجاب اجبارى رها شده است. آیا در جمهورى اسلامى از نو اجبارى خواهد شد؟
امام خمینی: حجاب به معناى متداول میان ما، که اسمش حجاب اسلامى است، با آزادى مخالفتى ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت مىکنیم که به حجاب اسلامى روآورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایى که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمدهاند و به اسلام پناهنده شدهاند. (صحیفه امام، ج۵، ص۵۴۱)
به نظر میرسد این بیانات به اندازهی کافی گویا بوده و نیازی به شرح آن نیست. در انتها تنها لازم است به نیروهای داخل در گفتمان انقلاب اسلامی این توصیهی برادارانه را عرض کنیم که در بیان دیدگاههای خود در عرصهی عمومی و رسانهای، حساسیت بیشتری خرج داده و به نحوی از عبارات استفاده نکنند که شائبهی توامانی آنها با نیروهای ضدانقلاب و معارض پیش بیاید.
انتهای پیام/